سارق ۳۰ ساله‌اي كه در جريان سرقت از منزل مسكوني واقع در شمال شهر حدود ۷۰ ميليون سرقت كرده بود پس از دو سال فراري بودن دستگير شد، او حدود چهار سال پيش نيز درگير پرونده قتل پيرمردي شده بود.

ردپای زن و شوهر سابقه دار در سرقت‌ از پیرمرد پولدار

اواخر هفته گذشته بود كه مأموران پايگاه دوم آگاهي پس از دو سال تجسس‌هاي حرفه اي، توانستند سارق 30 ساله اي را دستگير كنند كه از صاحبكار همسر خود در شمال شهر تهران 70 ميليون تومان سرقت كرده بود. اين سارق جوان كه همچنان ادعا مي‌كند بي گناه است و تنها براي تنبيه كردن مرد متمول به ساختمان او رفته بود اظهار كرد، حدود دو سال پيش بود كه همسرم دایماً به من مي‌گفت صاحبكارش او را اذيت مي‌كند. به هر طريقه اي بود همسرم را راضي كردم از كارش بيرون بيايد و او هم قبول كرد. با اين وجود همچنان اين مرد متمول مزاحم همسرم بود و به او مي‌گفت بدهي خود را بده. دست ما خالي بود و زنم قول داده بود بدهي خود را كه مقدار 500 هزار تومان بود به او پس بدهد. پس از مدتي كه ديدم او دست بردار نيست گوشي زنم را گرفتم و ديدم او  در اس.ام.اسي به همسرم ابراز علاقه كرده است. خب در آن زمان من و همسرم با هم ازدواج نكرده بوديم كه تنها نامزد بوديم و او در مورد همسر من اينگونه فكري كرده بود كه مرا عصباني ساخت.

اين سارق 30 ساله در ادامه اينگونه گفت كه با هم سوار موتور دوستم شديم و به آن محل رفتيم تا ببينيم حرف حسابش چيست. زنم در تماسي تلفني آدرسش را دريافت كرده بود. زمانيكه در محل حاضر شديم، زنم زودتر از من زنگ زد و داخل خانه شد. من در كوچه ايستاده بودم و با دوست موتور سوارم صحبت مي‌كردم كه متوجه شدم از رفتن زنم مدت زمان زيادي مي‌گذرد. به همين دليل داخل خانه شدم و زنگ در ورودي را زدم. زمانيكه به مقابل در آمد متوجه شدم همسرم را جايي پنهان كرده است. به داخل رفتم. خانه آنها ويلايي بود و درب ورودي خانه نيز زنگي جداگانه داشت. زمانيكه وارد شدم ديدم درب دستشويي را قفل كرده و همسرم را در آنجا پنهان كرده است. چند عدد چك به صورت او زدم و گفتم به چه دليلي اين كار را كرده اي. او ترسيد و از خانه بيرون رفت و داد و فرياد راه انداخت كه من به همراه موتور دوستم از آنجا متواري شدم و زنم دستگير شد كه الان با قرار وثيقه آزاد است.

او همچنين در ادامه در مورد مدتي كه به صورت پنهاني زندگي كرده است ادعا كرد كه من بعد از ماجراي فرار كردنم احتمال نمي‌دادم زنم دستگير شود. با اينحال پس از اطلاع در مورد دستگيري زنم تصميم گرفتم به هر طريقه‌اي شده است خودم با پاي خودم به اداره آگاهي بروم. فكر سابقه دار بودنم دل و جرأت اين كار را از من گرفته بود و از طرفي هم اصلا نمي دانستم زنم را به چه دليلي بازداشت كرده اند. خيلي فكر كردم و بالاخره يك روز كه زنم با من تماس گرفته بود تصميم گرفتم خودم را معرفي كنم اما او گفت بيا ميدان رسالت من تو را ببينم و آزاد شده است. دقيق آدرس نداده بود و زمانيكه با او تماس گرفتم به من گفت نيا اين تله مأموران پليس براي دستگيري توست. با اينحال من گفتم اين بار مي‌خواهم خودم را معرفي كنم كه او قبول نكرد و التماسم كرد تا فرار كنم و او نيز در زمينه معرفي من احتمال مي‌داد سابقه قبلي ام پاگير من شود و باعث بشود ماجرا بيشتر از اين كشدار بشود. پس از اين كش و قوس ها بالاخره زنم با قرار وثيقه آزاد شد و به زندگي پنهاني در كرج ادامه داديم تا اينكه بالاخره يك روز مأموران ما را شناسايي كردند و مرا دستگير كردند.

پس از اين بازپرس از متهم در مورد  اموال سرقتي سؤال كرد كه او اظهار بي اطلاعي كرد و گفت من در روز مذكور هيچ چيزي ندزديدم و تنها تصميم داشتم مرد گستاخ را ادب كنم. من حتي در اين مدت سرايدار يك آپارتمان در كرج بودم و مدتي با اينكار زندگيمان را گذرانده ايم. با اين حال احتمال مي‌دهم اگر دزدي هم در آن روز صورت گرفته باشد دوستم اين كار را كرده باشد و او را من بعد از آن ماجرا ديگر نديدم.

به دستور بازپرس محمد نصرتي، تحقيقات در زمينه صحت و سقم ادعاهاي مرد شاكي و متهم و همچنين همسر اين سارق جوان در اختيار مأموران پايگاه دوم آگاهي قرار گرفت و همچنين سارق جوان كه حدود دو سال پس از انجام سرقت متواري بود، براي انجام بازجويي‌هاي فني و پليسي در اختيار مأموران قرار گرفت تا حقيقت در زمينه زواياي پنهان اين ماجرا هرچه سريعتر مشخص شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.